سلام
من حدود یک ماه و سه روز با پسری فوق العاده مغرور دوست شدم
پسره ازون دسته پسرا بود ک تو دانشگاه دخترا واسش سرو دست میشکنن و صد البته من ازینایی نیستم ک برم شماره بدم یا تو نخ باشم ... و دلیل دوستیمون این بود ک خودش اومد جلو و خودش خاست
بگذریم...
من تو این یک ماهی ک با این آقا بودم باهاش دوبار رابطه جنسی داشتم و اون اولین کسی بود که باهاش رابطه جنسی داشتم یعنی اولین تجربم بود البته هنوز دخترم
اون میگف دوستم داره و میگفت ک اونم اولین بارشه و راستش درست نیست این حرفو بزنم اما هنگام رابطه معلوم بود ک اولین بارشه ... بهش میگفتم نمیتونم باور کنم اولین بارته و واقعن هم نمیتونسم چون پسرایی مثل اون دست رو هر دختری بزارن نه نمیشنون و خودم به چشم تو دانشگاه میدیدم ک دخترا با اینکه میدونستن من و اون باهم دوستیم بازم میرفتن طرفش
بعد از این یک ماه یه روز با دوستامون رفتیم بیرون
دوست پسرم بخاطر اینکه دوره و رژیم داره و بخاطر مسابقات بدن سازی همیشه بی اعصابه
یه کاری کرد و من ازش خاستم ادامه نده
اما اون بهم گف من هرکار دلم بخواد میکنم و منو جلو بچه ها کوچیک کرد
من ناراحت شدم و حس کردم غرورمو شکسته و دیگه اونروز محلش نزاشتم
بعد ازینکه یکم نشست بلند شد بدون خدافظی رفت
بهش اس دادم ک من به درک حداقل با بقیه خدافظی میکردی
گفت به تو مربوط نیستو یاد میگیری دیگ بلبل زبونی نکنیو این حرفا
و برو و حالم ازت بهم میخوره و اینا
منم عصبی شدم و گفتم باشه خدافظ
وقتی رفتم خونه بهش گفتم واقعا باید حرف خدافظیتو جدی بگیرم یا بخاطر رژیمته
گفت ک من تو رژیمم تو چرا اینطوری کردیو اینا
منم عصبی شدم و بهش گفتم تو فقط دنبال ارضا کردن خودت بودیو حالام ک خودتو ارضا کردی دیگ نیاز ب من نداری و داری بهونه میاری و کات کردم
اما شبش با اصرار دوستم بهش پی ام دادم و گفتم نمیتونم کسی ک اولین تجربم بوده رو به این راحتی ول کنم و اینا
خوند اما جوابمو نداد
منم دیگه هیچی بهش نگفتم و حس میکردم تا همینجاشم بیش از حد غرورمو شکستم
تا اینکه دو سه روز بعدش اومد و گفت ک نمیتونه ادامه بده و حرفام واسش سنگین تموم شده و ...
منم بهش گفتم ک دوسش دارم اما اونم حق داره و نمیتونیم رابطه ای روک یکی از طرفین نمیخوادش الکی ادامش بدیم و خدافظی کردیم
الان از اون روز ۲ روز میگذره
من ن آدمیم ک عکس پروفایل و اینا عوض کنم ن چس ناله میکنم ک مثلا بفهمه و برگرده
اما خیلی دلتنگشم
بنظرتون با توجه ب این همه غرور برمیگرده یا واقعا رفت؟
و من الان باید چیکار کنم
بعضی وقتا وسوسه میشم بهش پی ام بدم اما ب خودم میگم نباید بیشتر از این خودمو خورد کنم
هرچند دوستم میگه این پی امای اخری ک بهش داده بودم راجب اینکه دوسش دارم و نمیتونم اولین تجربمو فراموشش کنم یه تلاش واسه ادامه رابطه بوده و ربطی ب شکستن غرورت نداره
احساس بدی دارم ... حس میکنم ازم سو استفاده شده ... از طرفی هم میگم نه اگ چیزی بوده خودمم خاستم پس حرفی نمیمونه
من دوسش داشتم ... عاشقش نبودم ولی کنارش امنیت و ارامش داشتم
بنظرتون همین طوری خوبه ادامه بدم؟ مثلا باهاش عادی رفتار کنم پی ام ندم و یا مثلا تو دانشگاه عادی رفتار کنم انگار ن انگار اون قبلن تو زندگیم بوده
بنظرتون با توجه ب اون همه غرورش و اینکه کلی دختر دور ورشه میتونه برگرده؟مثلا اگ واقعا راست گفته ک اولین رابطه جنسیش بوده ... میتونه ب یادم باشه و فراموشم نکنه؟
توروخدا راهنماییم کنید بدجوری تو گل گیر کردم ☺